معماری بستک

.::: کارشناسی معماری دانشگاه آزاد بستک :::.

معماری بستک

.::: کارشناسی معماری دانشگاه آزاد بستک :::.

ترسیم فنی و نقشه کشی ـ رسم فنی ـ فضا


فضا



  تعریف فضا :

 

می توان گفت فضا، مقدار جایی است که برای مقصود معینی در نظر گرفته می شود. این مقدار جا (فضا) ممکن است محسوس و ملموس و مادی یا غیر ملموس و ذهنی باشد. در معماری ، «فضا» معمولاً عبارت است از مقدار جایی که برای مقصودی معین و یا عملکردی خاص در نظر گرفته و یا اشغال می شود.
انسان با ورود به فضایی که ارتفاع آن تا زیر سقف بسیار بلندتر از معمول است، احساس کوچکی و خضوع در مقابل عظمت فضا می کند. لذا از همین تأثیر در طراحی معابد، مساجد و ... استفاده مطلوب شده است و یا برعکس آن با ورود به فضایی با سطح وسیع که ارتفاع آن تا زیر سقف کوتاهتر از معمول است، احساس خفگی و ناراحتی به وارد شونده دست می دهد، اما هیچ گونه قانون دقیقی که تعیین کننده مطلوب ترین ابعاد و نسبت های فضا باشد، وجود ندارد. بلکه یک معمار با تجربه و هوشمند با تکیه بر آگاهی و شناختی که از فرهنگ، روحیات و شرایط جامعه خویش دارد، می تواند ابعاد مناسب و یا بهترین را انتخاب کند.
 



  چگونگی درک فضا:

 

انسان فضا را به سه صورت درک می کند:
الف : با در نظرگرفتن فواصل تا نقاط ثابت
ب : به وسیله نور و سایر عوامل
ج : ترتیب خطوط پرسپکتیو

با و جود این در هر کدام از این مشاهدات ممکن است اشتباهاتی رخ بدهد، زیرا درک ما از فضا به سادگی به وسیله نور تغییر می یابد. سیستمهای خطی قابل تغییرند و نقاط ثابت همیشه در محل هایی که تصور می شود ، قرار نگرفته اند.

نکته 1 :
مرز فضای اختصاصی، به پوست بدنمان ختم نمی شود. این مرز عبارت از محدوده فضایی که در آن احساس راحتی و امنیت به دست می آید.

نکته 2 :
انسان برای تشخیص مناسب فضا، به یک علامت مشخص یا مکان قابل درک، نیازمند است. مثلاً با وجود آنکه در اتاق های مدور یا مربع هیچگونه جهت یابی نیست، بااین حال تمایل ایستادن از مرکز را خود بروز می دهیم. اتاق مستطیل، دارای دو جهت است. راه ورود و یا خروج یا جهات حرکتی اصلی بدین ترتیب به وجود آمده و بهتر است در راستای یکی از این دو جهت باشد. فضا به وسیله دو محور جهت دار توصیف می شود. افزایش این محورها سبب پیچیدگی می گردد که باید از آن احتراز گردد، اتاق شش برهمانند اتاق مدور فاقد هر گونه جهت است. این ، بدان معنا نیست که هیچ وقت نباید اتاق شش بر یا دایره ای شکل طرح داده شود، بلکه باید با توجه به تأثیر و هویت هر یک از اشکال هندسی، نوع و فرم مناسب با عملکرد و هدف انتخاب شود.
 

 



  ابعاد و مقیاس انسانی فضا :

 

فضا قابل تفکیک از زندگی انسان نیست چرا که او برای دیدن اشیاء، شنیدن صدا یا احساس جریان هوا و حتی به یاد آوردن و مرور خاطرات گذشته محتاج به فضا است. فضا، همه دنیای خصوصی او را تشکیل می دهد، بدین ترتیب باید دارای مقیاسی انسانی باشد.
مقیاس به مقیاس بین اندازه ها، حجم، سطح و ابعاد مرتبط با اندازه های پذیرفته و شناخته شده معمولی مربوط می شود. چون اندازه ها با احتیاجات و فعالیت های انسانی رابطه مستقیم دارد. بنابراین ، استانداردها معمولاً آنهایی هستند که از مقیاس انسانی (ارگونومیک) مشتق می شوند. لذا یک طرح وقتی دارای مقیاس انسانی می شود که متناسب و هماهنگ با توانایی ارگانیک انسانی و به عبارت دیگر متناسب با اندازه های انسانی باشد.

مثلاً ابعاد بازشو یک در اتاق معمولی به گونه ای باشد که امکان عبور یک شخص بالغ و اشیای خانگی از آن را بدهد. این اندازه ممکن است 210×90 سانتی متر طرح شود، در این صورت اندازه ای است متناسب انسان و عملکرد مورد نظر و بدین جهت دارای مقیاسی انسانی است ولی اگر ابعاد آن به 140×60 سانتی متر تبدیل شود با وجود اینکه تناسبات همان اندازه قبلی است ولی برای مقاصد طرح خیلی کوچک است و بدین سبب مقیاس آن غیرانسانی و کوچک می شود.

ابعاد بزرگ و ارتفاعات بیش از حد ، احساس نامطلوب و غیر آشنایی را سبب می شوند و ابعاد کوچکتر از حد نیز احساس ناراحتی و گریز را پدید می آورند.
 

 



  نکات مهم فضا :

1 – فضای مطلوب باید با هویت بوده و با علامتهای فراموشی نشدنی مشخص شود.
2 – دارای حد و مرز مشخص و قابل درک باشد
3 – با تجربیات جدید و متنوع بیننده را متعجب و کنجکاو کنند
4 - فضا مانند یک سخنرانی در صورتی جالب خواهد بود که غنی و متنوع باشد.
5 – اندازه و مقیاس آن غیر از موارد نادر و ویژه، انسانی و قابل درک باشد.
6 – پاسخگوی عملکرد و هدف مورد نظر باشد.

نکته 1 :
هنگام تغییر محل مناسب هر فضا و ارتباط مطلوب آن با دیگر فضاها، دو نکته ، مدنظر قرار می گیرد :
الف – محل مناسب فضاهای اصلی با توجه به نیاز آنها به نور طبیعی ، چشم انداز، تهویه و ...
ب – ارتباط مناسب آن با فضاهای دیگر با امکان دسترسی مناسب و عدم تداخل عملکردها.

نکته 2 :
هنگام طراحی، ابتدا ارتباط مناسب بین عملکردهای عمده و پس از آن ارتباط عملکردهای فرعی در نظر گرفته می شوند. معمولاً این عمل با یک دیاگرام که شکل بسیار ساده ای از فضاها و نحوه ارتباط آنها با یکدیگر است ، انجام می شود این دیاگرام را «مسیر دسترسی» یا «فلوچارت» یا دیاگرام عملکردی فضاها می نامند.

توصیه های ضروری :
1 – مسیر حرکتهای اصلی را کوتاه کنید.
2 – از تداخل عملکرد فضاها جلوگیری کنید.
3 – سعی کنید عملکرد هر فضا تا حد امکان تأمین کننده 2 عملکرد مربوط یا نزدیک به هم باشند.

در زیر بعضی از عملکردهای مرتبط (نزدیک به هم ) برای راهنمایی آورده شده است:
1 – پذیرایی و غذاخوری
2 – نشیمن، زندگی و تماشای تلویزیون
3 – پذیرایی ، نشیمن و مطالعه (کار)
4 – آشپزخانه و رختشوی خانه
5 – حمام و رختشوی خانه (ماشین لباسشویی)
6 - گاراژ و رخشتوی خانه
7 – گاراژ و کارگاه
8 – اتاق خواب والدین ، رختکن ، حمام
9 – اتاق خواب بزرگ، مطالعه و تحریر
10 – اتاق خواب، بخش خیاطی و اطو
 

 



  انواع مبلمان و تجهیزات:

مبلمان هر ساختمان به دو گروه عمده تقسیم می شود:
الف – مبلمان قابل حمل
ب – مبلمان یا تجهیزات
 



  مبلمان قابل حمل :

وسایلی هستند که قابلیت حمل و جابجایی در آنها وجود دارد و عموم مردم این گونه وسایل را به نام مبلمان می شناسند. مثل : مبل، میز، صندلی ، تختخواب.  



  مبلمان ثابت (تجهیزات):

 

معمولاً وسایلی هستند که در یک قسمت از فضا نصب می گردند و معمولاً امکان تغییر محل آنان نیست و یا بسیار مشکل است. این نوع وسایل را غالباً تجهیزات ساختمانی (بهداشتی) می نامند.

کابینت یا قفسه های آشپزخانه ، لگن دستشویی، وان حمام ، زیر دوشی ، توالت فرنگی، بیده، لگن ، توالت ایرانی از جمله این تجهیزات به شمار می روند.

پذیرایی ، نشیمن و غذاخوری ، مبلمان و ابعاد آن :
با توجه به اینکه این فضا، محل تجمع، تماشای تلویزیون ، سرگرمی و ارتباط با دیگران است ، حتی الامکان می باید در محلی قرار بگیرد که از هر نظر مناسب عملکرد آن باشد.

نکته 1 :
د رخانه های با وسعت کافی، فضای نشیمن، از فضای پذیرایی میهمان مجزا ولی در مجاورت آن قرار می گیرد تا دسترسی آنها با یکدیگر به سهولت انجام پذیرد.
 

 

 


مبلمان، فضای غذاخوری، ابعاد و اندازه ها :

 

در تصاویر a تا e ابعاد مورد نیاز فضای غذاخوری و فواصل لازم جهت رفت و آمد، برای گونه های متفاوت میز غذاخوری و مبلمان، نشان داده شده است.



  آشپزخانه ، مبلمان و ابعاد :

 

امروزه قسمت قابل ملاحظه ای از اوقات افراد خانواده نیز به صورت صرف غذا، صبحانه و بعضاً گفتگو و تماشای تلویزیون، در فضای آشپزخانه های مدرن امروزی می گذرد.  



  اعمال عمده در آشپزخانه :

به طور عمده در آشپزخانه چهار عمل انجام می پذیرد:
1 – نگهداری و سردکردن مواد غذایی
2 – آماده سازی مواد غذایی برای پخت
3 – پخت غذا
4 – شستشوی مواد و ظروف


نکته 1 :
اگر سه قسمت اصلی آشپزخانه :
1. یخچال
2. ظرفشویی
3. اجاق گاز که به ترتیب محل نگهداری و سردکردن مواد غذایی، آماده سازی و شستشو و پخت غذا می باشد، به یکدیگر وصل شود، مثلثی به وجود می آید که عمده کار آشپزخانه در آن انجام می گیرد. این مثلث، به مثلث کار مشهور است و اگر مجموع سه ضلع آن از 6/6 متر بیشتر باشد طرح آشپزخانه مناسب نیست.
 

 

 



  فضای خواب :

با توجه به این حقیقت که حدود یک سوم از عمر آدمی در خواب می گذرد و باعث رفع خستگی و نشاط روان برای فعالیت بعد از خواب می باشد لذا طرح فضای خواب، از اهمیت زیادی برخوردار است.

بنابراین مراعات چند نکته در آن ضروری است:
به جهت وسعت کم زیربنا در ساختمانهای جدید ، پیشنهاد می شود ، فضای خواب به گونه ای طرح گردد تا در عین تأمین آرامش لازم فضای خواب، عملکردهای دیگری نظیر مطالعه ، خیاطی یا کارهای دستی در آن امکان پذیر باشد.

ابعاد فضای خواب :
بزرگی و کوچکی این فضا به عملکردها و وسایل متفاوت مورد استفاده در آن بستگی دارد لذا باید هنگام طراحی با توجه به نوع وسایل مورد نیاز، قفسه های لازم، گردش کار مطلوب و فضای تلف شده کمتر، طرح بهینه انتخاب شود.

تختخواب و قفسه اتاق خواب :
استفاده از تشک خواب به جای تختخواب در بعضی از منازل بدین جهت بوده است که پس از جمع کردن تشک خواب از فضای خواب به عنوان نشیمن استفاده گردد.

امروزه تختخوابهایی وجود دارد که مانند مبل برای نشستن قابل استفاده است و هنگام خواب باز می شود و به صورت تختخواب مورد استفاده قرار می گیرد.
 

 

 

  

ترسیم فنی و نقشه کشی ـ رسم فنی ـ بخش های مختلف نقشه معماری


بخش های مختلف نقشه معماری

 



  1 – پلان :

اگر یک ساختمان را با صفحه افقی فرضی برش داده و از بالا به قسمت زیرین که بریده شده است نگاه کنیم آنچه دیده می شود پلان نام دارد. این برش فرضی باید از ارتفاعی که بیشترین مشخصات ساختمان را مشخص می کند زده شود.

نکته 1 :
در نقشه های اجرایی پلانها را معمولاً با مقیاس (50 / 1) تهیه می کنند.
 



  2 – نما :

 

نمای ساختمان نشان دهنده ی شکل ظاهری و خارجی یک ساختمان است. برای ترسیم نمای یک ساختمان باید چنین فرض نمود که در مقابل نمای آن ساختمان ایستاده ایم و شعاع دیدها برسطح نما عمود است.

برای نشان دادن عمق در نما، علاوه بر استفاده از وزن خطوط (خط ضخیمتر به چشم نزدیکتر و خط نازکتر در فاصله دورتر قرار دارد). می توان از ایجاد و تغییر در رنگ نیز استفاده نمود. علاوه بر وزن خطوط، افزون سایه ها در نما به تجسم عمقها و برجستگی ها کمک زیادی می کند. همچنین ترسیم عناصر محیط اطراف در نمای روبرو میزان حساسیت طراح را نسبت به محیط اطراف منعکس می کند و برای آنهایی که به زبان گرافیکی و درک پلانهای ارتوگرافیک (سدنما) آشنا نیستند تصاویر جالبتر و خواناتری بوجود می آورد.

نکته 1 :
ترسیم نمای یک ساختمان معمولاً با مقیاس (100 / 1) یا (60 / 1) انجام می شود.

نکته 2 :
در نمای اجرای باید شماره تیپ بندی درها و پنجره ها – همچنین اندازه ارتفاع آنها و ارتفاع سقف و سایر ارتفاع های لازم مشخص گردد و در صورت لزوم توضیحاتی برای جنس و نما و نحوه اجرای آن آورده شود در صورتی که در نمای معماری ( فاز 1) فقط بر جنبه های هنری و زیبایی آن تأکید می شود.
 

 

 

 

 



  برش قائم :

 

برش قائم ساختمان در حقیقت یک برش فرضی عمودی است. در اینجا نیز سعی می شود محل برش و جهت دید برش طوری انتخاب شود که مشخصات بیشتری از ساختمان دیده و ترسیم گردد. معمولاً محل یکی از برشها را چنان انتخاب می کنند که پله ها حتماً در آن مشخص شود و اگر لازم باشد چندین برش از قسمتهای مختلف پلان زده می شود تا فضاهای داخلی ساختمان و روابط آنها و تناسبات ارتفاع ها در ساختمان بهتر نمایش داده شود.

نکته 1:
در اندازه گیری برش فقط اندازه های ارتفاعی ساختمان را اندازه گذاری می کنند که مهمترین اندازه ها در برش، اندازه ارتفاع طبفات – قطر سقف – اندازه ارتفاع درها و پنجره ها – دست انداز پشت بام – عمق فنداسیون و ارتفاع پله می باشد.

نکته 2 :
محل برش و جهت دید آن در پلان باید با خط و نقطه ضخیم مشخص گردد.

نکته 3 :
محل برش در پلان باید به گونه ای انتخاب شود که :
الف) جزئیات اجرایی بهتر نشان داده شود.
ب) بررسی قسمتهای توپرو تو خالی ساختمان امکان پذیر باشد.
 

 

 

 

    

ترسیم فنی و نقشه کشی ـ رسم فنی ـ پرسپکتیو


پرسپکتیو

 

عبارت است از نشان دادن تصویر یک جسم بر روی یک صفحه به نام صفحه تصویر. پرسپکتیو تنها تصویری است که چشم انسان آن را به عنوان واقعیت قبول می کند در واقع پرسپکتیو فضای سه بعدی را روی سطح دو بعدی ایجاد کرده و عمق اجسام را نشان می دهد.



  تصاویر موازی یا پارالاین (آگزنومتریک):

در این نوع تصاویر خطوط جسم به گریز نمی روند بلکه با هم موازیند. این نوع تصاویر ترسیمشان آسان بوده و برای نشان دادن جزئیات در سطوح افقی برای کارهای گرافیکی بسیار مناسبند.

تصاویر آگزنومتریک یا پارالاین را می توان به شرح زیر نام برد :
1) تصاویر ایزومتریک
2) تصاویر دی متریک
3) تصاویر تری متریک
4) تصاویر ابلیک
 



  تصاویر ایزومتریک :

در این نوع تصاویر محورهای OX , OY هر کدام با خط افق زاویه 30 درجه می سازند و ابعاد و اندازه ها به نسبت (1 / 1) رسم می شود.  



  نکته 1 :

 

در تصاویر ایزومتریک ابعاد و اندازه ها در حدود 18 درصد بزرگتر از اندازه واقعی به نظر می رسند.  



  تصاویر دیمتریک :

 

در این نوع تصاویر یک محور به اندازه 7 درجه و یک محور به اندازه 42 درجه با خط افق زاویه می سازد. در این حالت ابعاد و اندازه ها بر روی محور OZ و محوری که زاویه 7 درجه می سازد به نسبت (1 / 1) و بر روی محوری که زاویه 42 درجه می سازد به نسبت (3 / 2) یا (4 / 3) طول واقعی ترسیم می شود.  

 



  تصاویر مجسم موازی مایل یا ابلیک

تصاویر ابلیک با توجه به تغییر طول یالهای جانبی آن به سه نوع تقسیم می شوند که عبارتند از :
1) تصاویر کاوالیر
2) تصاویر جنرال
3) تصاویر کابینت
 



  تصاویر کاوالیر:

 

در این تصاویر فقط یک محور با زاویه 45 درجه رسم می شود در این پرسپکتیو تمامی طولها به نسبت (1 / 1) ترسیم می گردد.  



  تصاویر جنرال :

 

این تصاویر مانند پرسپکتیو کاوالیر رسم می گردد با این تفاوت که طولها بر روی محوری که با زوایه 45 درجه رسم شده است به نسبت (3 / 2) تا (4 / 3) ترسیم می شوند.  



  نکته 1:

تصاویر ابلیک را می توان به شکل دیگری نیز تقسیم بندی کرد.  



  نما ابلیک :

در این نوع تصاویر با استفاده از نمای جسم پرسپکتیو ترمیم می شود.  



  پلان ابلیک :

در این نوع تصاویر با استفاده از پلان جسم پرسپکتیو ترسیم می شود.
نکته 2 :
پلان ابلیک بیشتر با زوایای 30 و 60 درجه یا با زوایای 45 و 45 درجه ترسیم می شوند.
 

 

 

 

ترسیم فنی و نقشه کشی ـ رسم فنی ـ برش


برش

با توجه به اینکه قسمتهای داخلی اجسام و ساختمانها در نقشه ها به صورت خط چین رسم می شوند، چون خط چینها کاملاً مفهوم نیستند، لذا برای اینکه تصویر مفهوم تر باشد، بتوانیم داخل اجسام و ساختمانها را مورد مشاهده قرار دهیم، آن جسم و یا ساختمان را با یک یا چند صفحه فرضی برش می دهیم. سپس قسمتی را مورد مشاهده قرار دهیم، آن جسم و یا ساختمان را با یک یا چند صفحه فرضی برش می دهیم . سپس قسمتی را که مانع دید است، کنار می گذاریم و بقیه ج سم یا ساختمان را با عنوان تصویر برش خورده ، رسم می کنیم.

بعد از رسم تصویر برش خورده، برای رسم دیگر تصاویر، مجدداً جسم را کامل در نظر می گیریم . آنگاه اگر لازم باشد، با یک صفحه فرضی دیگر جسم را برش می دهیم. در غیر این صورت با توجه به اینکه جسم کامل در نظر گرفته شده است، تصویر عادی از آن رسم می کنیم. در تصویر برش خورده، قسمتهایی از جسم یا ساختمان را که با صفحه فرضی برش در تماس هستند، با هاشور رسم می کنیم.

هاشور با خط نازک و زاویه 45 درجه رسم می شود. فاصله دو خط نازک هاشور بر حسب بزرگی و کوچکی قسمتی که در آن هاشور رسم می شود، یک تا پنج میلی متر در نظر گرفته می شود.

 

 



  برش ساده :

اگر جسم یا ساختمان با یک صفحه فرضی بریده شود و آن صفحه با یکی از صفحات تصویر موازی باشد، آن برش را برش ساده می نامند. برشی که در نظر گرفته شده است، یک برش ساده است. زیرا جسم با یک صفحه P برش زده شده است و صفحه برش یعنی صفحه p به موازات یکی از صفحات تصویر، یعنی به موازات صفحه تصویر قائم است.  



  برش ساده متقارن :

 

برش ساده متقارن به برش ساده ای می گویند که ، صفحه برش جسم را به دو نیم مساوی تقسیم کند.  



  برش ساده نامتقارن :

برش ساده متقارن ، برش ساده ای است که جسم توسط صفحه فرضی برش به دو نیم نامساوی تقسیم شود. در برش ساده نامتقارن، تصویر صفحه برش، با خط نقطه دو سر ضخیم که به آن مسیر برش می گویند ، رسم می شود. ضمناً جهت دید را با پیکان مشخص می کنند. در شکل تصویر مجسم جسمی همراه با دو صفحه برش A,B رسم شده است.  

 

 



  برش شکسته ساده :

اگر جسم یا ساختمان با دو یا چند صفحه موازی با یک صفحه تصویر برش داده شود. آن برش را برش شکسته ساده می نامند. در شکل قسمتهای خالی جسم در وضعیتی است که نمی توان آن را با یک صفحه برش داد. جسم مزبور با دو صفحه P1, P2 برش داده شده است.
صفحه M، صفحه شکستگی است.

قسمتی از جسم که مانع دید است، کنار گذاشته شده است، و از ما بقی جسم با فرض اینکه صفحات شکستگی وجود ندارد و دو یا چند صفحه برش در یک راستا قرار دارند، برش شکسته تصویر از جلو رسم می شود.
 

 

 

 

 

ترسیم فنی و نقشه کشی ـ رسم فنی ـ رسم سه تصویر از جسم


رسم سه تصویر از جسم

 

برای رسم سه تصویر از یک جسم ، آن را داخل یک کنج سه قائمه ، طوری در نظر می گیریم که ابعاد اصلی آن یعنی طول، عرض و ارتفاع، هر یک موازی با یکی از صفحات آن کنج باشد. سپس جسم را بر روی سه صفحه کنج تصویر می کنیم. در شکل ، کنج سه قائمه ، OXYZ و جسمی در داخل آن در نظر گرفته شده است. صفحه XOZ را صفحه تصویر قائم، صفحه XOY را صفحه تصویر افقی و صفحه YOZ را صفحه تصویر جانبی یا نیمرخ می نامند. تصویر جسم را بر روی صفحات تصویر قائم، افقی و جانبی در نظر می گیرند. تصویر جسم در صفحه قائم را تصویر از جلو و یا تصویر قائم، تصویر جسم درصفحه افقی را تصویر از بالا و یا تصویر افقی، و تصویر در صفحه جانبی را تصویر از چپ و یا نیمرخ می نامند.
پس از رسم تصاویر جسم بر روی صفحات کنج، صفحه قائم را ثابت در نظر گرفته و هر یک از صفحات افقی و جانبی را به اندازه 90 دوران می دهیم تا در امتداد صفحه قائم قرار گیرند. در شکل صفحات کنج پس از باز شدن (دوران دادن) همراه با تصاویر جلو، بالا و چپ جسم رسم شده است. برای رسم سه تصویر از یک جسم، آن را داخل یک کنج سه قائمه فرض کرده و سه تصویر آن را رسم می کنند.


 

نکته 1 :
هر قسمتی از جسم که برای ناظر در موقع تصویر کردن جسم، نامرئی باشد، یا به عبارتی دیگر، ناظری که در موقعیت جلو، بالا و یا چپ جسم قرار می گیرد تا تصویر مربوطه را رسم کند، اگر قسمتی از جسم در دید او قرار نگیرد، در این صورت ، در تصویر، آن قسمت خط چین رسم می شود.
 

 

 



  رسم سه تصویر از اجسام استوانه ای شکل

اگر محور استوانه ای بر یکی از صفحات تصویر عمود باشد، تصویر آن در صفحه تصویری که محور استوانه بر آن عمود است، دایره، و دو تصویر دیگر آن مستطیلهای مساوی با هم هستند. در شکل استوانه ای در کنج سه قائمه OXYZ همراه با سه تصویر آن بر صفحات کنج رسم شده است.

سه تصویر جلو ، بالا و چپ آن استوانه رسم شده است. در این سه تصویر، چون محور استوانه بر صفحه تصویر افقی، عمود است . بنابراین ، تصویر از بالای استوانه ، دایره است و تصویر از جلو و تصویر از چپ آن، مستطیلهای مساوی با هم هستند.
 

 

 

    

ترسیم فنی و نقشه کشی ـ رسم فنی ـ رسم سه تصویر نقطه

 


رسم سه تصویر نقطه ، خط و رابط بین تصاویر

رسم سه تصویر نقطه


 

 

 



  انواع خط :

هر خط در فضا بسته به اینکه نسبت به صفحات تصویر، خط الارض و یا صفحات نیسماز چه وضعیتی داشته باشد حالات مختلفی از تصاویر بر روی صفحه تصویر خواهد داشت.  



  1 – خط قائم :

 

خطی است که بر صفحه تصویر افقی عمود باشد( خط قائم موازی محور oz است).
حالات مختلف تصاویر خط قائم به این صورت است که تصویر از بالا یک نقطه است ، تصویر از جلو خطی است به اندازه واقعی خود خط و موازی آن و تصویر از چپ هم خطی است به اندازه واقعی خود خط و موازی آن.
 

 



  2 – خط منتصب :

 

خطی است که بر صفحه قائم تصویر عمود باشد ( خط منتصب موازی محور OY است)
حالات مختلف تصاویر خط منتصب به این صورت است که ، تصویر از بالا خطی است به اندازه واقعی خود خط و موازی آن، تصویر از جلو نیز خطی است به اندازه واقعی خود خط و موازی آن و تصویر از چپ آن یک نقطه است.
 



  4 – خط افقی (افقیه ):

 

خطی است که با صفحه تصویر افقی موازی باشد.
حالات مختلف تصاویر خط افقی به این صورت است که تصویر از بالا خطی است مورب به اندازه واقعی خود خط ، تصویر از جلوی آن خطی است موازی با محورهای OX و تصویر از چپ آن هم خطی است موازی با محور OY.
 

 



  5- خط جبهی (جبهیه)

خطی است که با صفحه تصویر قائم موازی باشد.
حالات مختلف تصاویر خط جبهی به این صورت است که تصویر از بالا خطی است موازی با محورهای OX ، تصویر از جلوی آن خطی است مورب به اندازه واقعی خود خط و تصویر از چپ آن هم خطی است موازی با محور OZ.

 



  6 – خط نیمرخ :

 

خطی است که با صفحه تصویر جانبی موازی باشد.
حالات مختلف تصاویر خط نیمرخ به این صورت است که ، تصویر از بالا خطی است موازی با محور OY، تصویر از جلو آن خطی است مورب به اندازه واقعی خود خط.
 



  7 – خط غیرمشخص:

 

خطی است که نسبت به هر سه صفحه تصویر مایل است و هیچ یک از حالات ذکر شده بالا نیست.  



  وضعیت دو خط نسبت به هم :
دو خط نسبت به هم دو وضعیت دارند، جهت تشخیص وضعیت خطوط نسبت به هم حتماً باید به رابط تصاویر توجه کرد.

حالت اول – دو خط با هم موازیند :

 

دو خطی را با هم موازی گویند که وقتی در یک صفحه واقع باشند، یکدیگر را قطع نکنند و فاصله کلیه نقاط یکی از دیگری به یک اندازه باشد.
شرط لازم برای توازی دو خط فضایی غیرنیمرخ آن است که حداقل دو تصویر از تصاویر هم نامشان متوازی باشند. در خط نیمرخ هر سه تصویر باید با هم موازی باشند.
 



  حالت دوم – دو خط با هم متقاطعند:

 

دو خطی را متقاطع گویند که وقتی در یک صفحه باشند با هم موازی نباشند، نقطه تقاطع ممکن است در صفحه باشد و یا در دسترس نباشد.
شرط لازم برای تقاطع دو خط فضایی غیر نیمرخ آن است که حداقل در دو تصویر از تصاویر هم نامشان این دو خط متقاطع و رابط تصاویر در محل تقاطع برقرار باشد. در خط نیمرخ در هر سه تصویر باید رابطه محل تقاطع برقرار باشد.

دو خط متنافر:


اگر دو خط در یک صفحه واقع نباشند، با هم متنافرند، بنابراین این دو خط متنافر با هم موازی نیستند و هیچ نقطه مشترکی با هم ندارند. نکته اینکه اگر حداقل در دو تصویر دو خط موازی باشند، یقیناً آن دو خط متنافر نیستند و هر گاه رابطه بین محل تقاطع در تصاویر برقرار باشد نیز یقیناً آن دو خط متنافر نیستند. در نتیجه هر گاه رابط بین محل تقاطع در تصاویر برقرار نباشد حتماً دو خط در فضا متنافرند.