معماری بستک

.::: کارشناسی معماری دانشگاه آزاد بستک :::.

معماری بستک

.::: کارشناسی معماری دانشگاه آزاد بستک :::.

ایده در معماری


 

 


 ایده ها مصالح طراحی هستند پالایش و تلفیق ایده های خرد وکلان ، برای ساختاری منسجم ، در معماری ، به معنی خاص آن ، ساختن ایده مهم تر از ساختن بناست
اما اگر چه وجود مصالح خوب ، یعنی داشتن ایده های مناسب و بدیع معمارانه ضروری است ، به کارگیری صحیح و خلاقانه ایده ها اساسی ترین بخش معماری است درحالی که معماری گذشته با تلفیق ، تطبیق و تکمیل ایده های فضایی مشخصی که فرم ومصداقهای عینی آن ، نظیر هشتی و ایوان ، حیاط و پنج دری ، از قبل موجود بود ،سر و کار داشت ؛
معماری امروز ، بیشتر از گذشته به جوهر معماری ، فضا ، فرم ،نور و رنگ توجه دارد طراحی معماری نیز در این شرایط از ایده هایی مجرد آغازمی شود و سپس به طرح فضای عینی زندگی ، می انجامد عبور از مقوله ای ذهنی ومجرد به پدیده ای عینی ، لحظه ای جادویی است
ایده اصطلاحی است که در بحث های معماری زیاد به کار می رود و همین نکته ،اهمیت آن را می نمایاند در تمدن بشر ، ایده ، نقش بسیار مهم یا شاید بتوان گفت مهمترین نقش را ایفا کرده است اگر به اطراف نگاهی کنیم ، می بینیم که تمامی اشیاء زندگی ما در اصل بر اساس ایده هایی مشخص به وجود آمده اند
پوسته خرچنگی که لوکوربوزیه در سال 1946 در یک ساحل یافته بود ، به ایده ای برای مهمترین آثار معماری معاصر تبدیل شد سقف کلیسای رونشان در هر حال نه تنها فرمهای طبیعی ، بلکه تمام پدیده هایی که در این جهان وجوددارند ، از قبیل یک ساختمان یا حتی یک داستان و یک شعر نیز ممکن است به کاتالیزورهایی برای پرورش ایده ای در ذهن تبدیل شوند نکته ی مهم ، چگونگی استخراج ایده از مقولات شناخته شده است زیرا تبدیل مستقیم چیزهایی را که کنجکاوی ما را جلب کرده اند ، به معماری ، به اندازه ساختن ساختمانی به شکل خرچنگ ، مضحک است
ذهن کنجکاو ، عصاره یا ویژیگی مهم آن چیزهایی که با حواس ، شناخته شده است ،استخراج می کند و سپس آن را به زبان مناسب پروژه ترجمه می کند در طول زمان ،معانی اولیه فراموش می شوند ، کاربری ها عوض می شوند و آنچه باقی می ماند فرم است
به همین جهت ، صحیح است که شکل گیری ایده یا تبلور آن ، مسیر خود را طی کند معماری پیش از آنکه یک ساختمان باشد ؛ یک تفکر ، یک اختراع و یک واقعه پیش بینی نشده است اختراع معمولا زمانی صورت می گیرد که به یک راه حل استثنایی نیاز باشد و کار معماری ، همواره در شرایطی صورت می پذیرد که به لحاظ زمانی ،مکانی یا موضوعی ، منحصر به فرد محسوب می شود و بنابراین نیاز به اختراع دارد
کار اصلی معمار ، یافتن جوهر منحصر به فرد هر پروژه و پرداختن به آن است ازاین طریق ، ایده تولید می شود و در کنار ساختمان ،که راه حلی برای مسئله ای محدود و مشخص است ، فرهنگ معماری نیز به پیش می رود ایده ابزاری برای گفتگو و پیشنهاد راه حل مکمل است ، آن هم نه راه حلی که به صورت نقطه ضعف در آید و سرنوشتی انگل وار داشته باشد اگر در گذشته تنها ابنیه بسیار خاص ، به ایده های نوین دست می یافتند و اکثر سازندگان به استفاده ازایده گذشتگان یا تکمیل تدریجی آنها می پرداختند ، امروزه وضعیت کاملا متفاوت است و معماری اگر صاحب ایده نباشد ؛
نه تنها به لحاظ فرهنگی بی ارزش است ، بلکه حتی به جای پرداختن به مسایل پروژه ، ناچار است به دور آنها بچرخد و با شعبده بازی های سلیقه ای ، مشروعیت ظاهری برای خویش کسب کند ایده همواره ماهیتی جهانی است ولی سلیقه محلی است به دلیل فقدان ایده است که اینقدر از نفوذ معماری جهانی به کشور نگران می شویم تنها راه مقابله با تهاجم فرهنگی نیز تولید ایده هایی اصیل و با ارزش است معماری ما هم زمانی که دارای ایده بود ، مسئله تهاجم فرهنگی را حل کرده بود
پیش بینی می شود که در آینده ای نزدیک ، عمده ترین فعالیت بشر ، تولید ایده خواهد بود و روباتها و کامپیوترهابقیه کارها را انجام می دهند تولید ایده در حقیقت یکی ازمهمترین فعالیت های مغز است که کامپیتوتر قادر به انجام آن نیست همان قدر که در معماری، داشتن ایده مهم است، گذر از مرحلۀ ایده به فرم نیزاهمیت دارد ایده‌ها، مصالح طراحی هستند و فرمها تبلور فرآیند تولید، پالایش وتلفیق ایده‌های خرد و کلان، برای رسیدن به ساختاری منسجم، در معماری، به معنی خاص آن، ساختن ایده مهم تر از ساختن بناست
اما اگرچه وجود مصالح خوب، یعنی داشتن ایده‌های مناسب و بدیع معمارانه، ضروری است، به کارگیری صحیح و خلاقانۀایده‌ها اساسی‌ترین بخش معماری است در حالی که معماری گذشته با تلفیق، تطبیق و تکمیل ایده‌های فضایی مشخصی که فرم و مصداقهای عینی آن، نظیر هشتی و ایوان، حیاط و پنج دری، از قبل موجود بود، سرو کار داشت؛ معماری امروز، بیشتر از گذشته به جوهر معماری، فضا، فرم، نور و رنگتوجه دارد طراحی معماری نیز در این شرایط از ایده‌هایی مجرد آغاز می‌شود و سپس به طرح فضای عینی زندگی، می‌انجامد
عبور از مقوله‌ای ذهنی و مجرد به پدیده‌ای عینی،لحظه‌ای جادویی است این مسئله در آغاز طراحی که مسئله تبدیل ایده‌های اصلی ومحور پروژه به ساختاری دارای شکل، مطرح است؛ بسیار حساس و تعیین کننده است ایده‌های مکمل بعدی که تا مرحلۀ تعیین جزئیات فنی و تزئینی بنا، رفته رفته شکل می‌گیرند، این امکان را می‌یابند که از تجربۀ شکلهای حاصل شده یا از تجربیات قبلی طراحی سود ببرند تبدیل ایده به فرم، دانش و مهارت طراح را می‌طلبد
منظور از دانش، اطلاعات طراح از تکنیک‌های خلاقیت، تکنیک‌های ترکیب و مقوله‌هایی از این قبیل است که هر فردی می‌تواند از طریق مطالعه بیاموز مسئله مهارت، پیچیده‌تر است و به تربیت ذوق وسلیقه و کسب تدریجی توانایی در بکارگیری فرمها مربوط می‌شودتبدیل ایده به فرم در طراحی معماری یک مرحلۀ خاص و محدود از زمینه‌های پژوهشی وتجربی است که بسیار وسیع‌تر و مهم‌تر از یک پروژه ـ با تمامی مسایل آن ـ است
هر نوع قاعدۀ طراحی درونی یک پروژه، که از ویژگی‌های موضوع طراحی استخراج می‌شود، هر چقدر مفید و جذاب باشد، نمی‌تواند با نگرش کلی طراح، نسبت به معماری و مسایل آن تفاوت اساسی داشته باشد و به همین دلیل قالب‌ها و قواعد فرمال خاصی که پروژه، باید همواره به صورت انتقادی و انعطاف پذیر دیده شوند در غیر اینصورت یک جزء، یعنی مسایل مربوط به یک پروژۀ خاص، ممکن است به کل، یعنی اهداف ومسایل اصلی پروژۀ معماری، خدشه وارد کند بهتر است زیبایی‌شناسی پروژه برای خود معمار هم غافلگیر کننده باشد
در واقع باید فرم به دست آمده از یک ایده، محصول پروسه‌ مطالعاتی تبدیل ایده به فرم باشد، نه اینکه از ابتدا در ذهن معمار وجود داشته باشدحداقل در مورد پروژه‌های پیشرو چنین است که زیبایی شناسی آن‌ها در اثر روندمطالعه گفته شده به دست می‌آید و لزوما با معیارهای زیباشناسی پذیرفته شده موجود همخوانی ندارد
ایده باید بتواند پروژه‌ را سازماندهی کندپروژه باید ازکل به جز شکل بگیرد و ایده در تمامی مراحل شکل‌گیری آن بر روند کار تاثیربگذاردبعد از شکل گرفتن ایده، باید استراتژی متناسب با آن را برای پیشبرد طرح انتخاب کردو در نهایت فرم یک مساله است، که فارغ از هرگونه سلیقه‌ای باید به ان پرداخت .

خلاقیت در معماری ۲

 

 

خلاقیت واژه ای است مبهم که ارائه تعریف دقیق از آن دشوار است. همانند هزاران واژه مهم دیگر که با ارائه تعریف فقط آنها را در یک چهارچوب سلیقه ای محدود می کنیم. اما بطور کل می توان گفت: خلاقیت یک فرایند ذهنی است، مرکب از قدرت ابتکار و انعطاف پذیری که هدف آن تولید یک محصول ارزشمند، کاربردی و نوآورانه است.

«تافلر» در کتاب موج سوم می گوید: «موج اول دوره کشاورزی است که انسان ها وابسته به زمین هستند، در موج دوم انقلاب صنعتی رخ داد و موج سوم عصر فراصنعت و فن آوری اطلاعات است و تنها فکری که در این عصر می تواند کارساز باشد خلاقیت است.با این وجود در تصور اکثر افراد باور بر این است که با اطلاعات کافی و استدلال و تجزیه و تحلیل ماهرانه که می توان به تجربه تعبیر کرد، رسیدن به هدف نهایی دست یافتنی است و افراد با یک دید عامیانه در مورد خلاقیت استفاده از آن را در تمام عرصه های زندگی محدود به عده ای خاص که بطور ذاتی خلاق هستند، می دانند. اما امروزه دانشمندان در عین اعتقاد به فطری بودن این فرآیند بحث آموزش خلاقیت را ارجح تر دانسته و آموزش شیوه های خلاقیت و همچنین بررسی خصوصیات افراد خلاق را فراهم کننده ظهور این فرایند حیاتی می دانند.  

 

(ادوار دوبونو، خلاقیت جدی) 

 

 

ادامه مقاله در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

منظور از خلاقیت چیست ؟

 

 

منظور از خلاقیت در معماری چیست ؟


 

    

منظور از خلاقیت چیست ؟
بسیاری از مردم طراحی را یکی از خلاقانه ترین جستوجوهای یشری توصیف میکنند . هنر های به اصطلاح خلاقه شامل . موسیقی . نقاشی . مجسمه سازی و معماری و اشکال گوناگون طرح های دوبعدی و سه بعدی است . با این حال خلاقیت و اندیشه خلاق درست به همان میزان در علم . پزشکی . فلسفه . حقوق . مدیریت . و بسیاری زمینه های دیگر تلاش انسان نیز کاربرددارد . در هنر های خلاقه ؛ از جمله طراحی تمام نکته ها در این است که چیزی خلق شودکه دیگران آن را تجربه کنند . و به نحوی از انحا اصیل و جدید باشد . هیچ کتابی درباره فرایند خلاقه طراحی کامل نیست . مگر با بحثی در مبانی خلاقیت و اندیشه خلاق . امروز حجم عظیمی نوشته در باب خلاقیت وجود دارد که نه تنها روانشاسان بلکه فلاسفه و اخیرا دانشمندان علوم شناختی و علوم کامپیوتر در سطحی وسیع تحقیق و بررسی کردهاند . که درباره چگونگی رشد خلاقیت مینویسند و فنونی را برای استفاده فردی یا گروهی ارائه میدهند .
مارگارت بودن boden 1990 اظهار داشته است که تمیز دادن خلاقیت H و خلاقیت P سودمند است . خلاقیت H خلاقیتی است که منجر بهایده های بدیع و اساسا جدید در تاریخ جهان میشود . بنابراین کشف انیشتن یا لحظه ای که ارشمیدس با فریاد " یافتم . یافتم " از حمامبیرون پرید . هر دو لحظه های خلاقیت H محسوب میشود . خلاقیت P با این که جذابیت کمتری دارد . برای ما در اینجابه هیچ وجه کم اهمیت تر نیست . مارگارت بودن به درستی اشاره میکند . ایده ای که دراصل برای ذهن فرد بدیع است هنوز اهمیت بسیاری دارد . حتی اگر برای دنیا لزوما جدیدنباشد . در حقیقت در طراحی غالبا تحولات بسیار چشمگیری واقع میشود که بسیار دشوارمیتوان مطمئن بود دقیقا چه کسی و چه زمان ایده خلاق H را داشته است . تاریخ چنین تحولاتی را به حساب افراد می گذارد . گوییآن ها در انزوای باشگوهی از همکاران خود و سایر طراحان کار کرده اند .
زمانی که الک ایسیگونیسموتور احتراقی را به دو سمت چرخاند . اجزای موتور را فشرده کرد . صندوق عقب سنتی راحذف و اتوموبیل معروف مینی را طراحی کرد . کاری بیش از صرف طرح یک اتومبیل انجامداد . وی با ترکیب تعدادی ایده نو با هم باعث شد . نگاه ما به اتومبیل تغییر کند . به یکباره اتومبیل تقریبا به وسیله تزیینی تبیدل شد . دنباله لباس ما شد که همچنینقادر بود ما را دور شهر ها جابجا کند . این مطمئنا خلاقانه ترین لحظه در تاریخاتومبیل بود . صد ها و شاید هزار ها اتومبیل طراحی میشود . اما فقط هر از گاهی طرحیقالب را میشکند . طرح های دیگر ممکن است جالب . جذاب . حتی مهیج باشند . اما فقط هراز گاهی طرحی حقیقتا نو آورانه است . هنگامی که ماریو بلینی ماشین تحریر توپی معروفخود را برای اولیوتی طراحی کرد ما را قادر ساخت امکانات اساسا تازه ای ببینیم . اینطرح جایگزین بخش متحرک ماشین تحریر های رایج شد که کاغذ ر از یک طرف به طرف دیگرمیبرد . در ماشین تحریر های جدید کاغذ ثابت بود که گوی حروف را حرکت میداد . فکرانقلابی بعدی قرار دادن همه حروف و علائم روی قطعه توپی شکل بود که میتوانست بچرخدو به استفاده کنند گان امکان تعویض گوی در نتیجه تغییر نوع حروف را بدهد .
مثال های زیاد دیگری را درطول تاریخ طراحی میتوان یافت که نو آورانه و قالب شکن بوده اند . این ها غالبانمونه های کلاسیک طراحی به حساب میآیند که واجد نوعی کیفیت بی مزان اند . Forty 1986 وجه مشترک این طرح ها فقط این نیست که مسایل مربوطبه نحو درخشانی حل میکند ، این طرح ها جهان را به نحوی برگشت ناپذیر تغییر میدهند . آن ها دریچه های یک طرفه تاریخ طراحی و معادل کشفیات بزرگ علمی هستند . همین کهمینی باشند ، تولید انبوه انواع اتوموبیل های شهری کوچک با قدرت مانور زیاد امکانپذیر می شود . دیگر کوچک و فقیرانه نیست بلکه شیک ، باب روز و پرتحرک است . همین کهغرفه بارسلون از میس وان دروهه در سال 1929 وجود داشته باشد . نسل جدیدی از بنا هاامکان وجود می یابند که در ان ها رابطه بین دیوار ها عناصر نگهدارنده سقف و فضاهاییکه تعریف میکنند به طور اساسی دستخوش تغییر میشود .  

پس بیایید از ابتدا شروع کنیم . کاری که ذهن خلاقغالبا نمیکند ، ولی در این مناسبت به نظر ضروری میرسد 
  
 
 

خلاقیت در معماری 1

 

 

چند وجهی بودن خلاقیت  


اولین چیزی که در مورد این موضوع به ذهنم خطور کرد این بود که بهتر است به جای خلاقیت در معماری بگوییم خلاقیت در معماری ها یا خلاقیت ها در معماری. به عبارتی معماری از آنجا که در لایه های مختلفی می تواند با زندگی ساکنین شهر ارتباط برقرار کند خلاقیت در معماری نیز نمی تواند دریک لایه یا سطح به معماری سیطره بیابد. معماری یک خانه که در واقع زندگی یک خانواده را تعریف می کند با معماری یک مونومان که شاید ساعاتی چشمان ما را بیازارد یا موجب مباهات یا شرمساری یک ملت شود با معماری یک موزه که چند ساعت از وقت ما را ممکن است در طول سال به خود اختصاص دهد و یا یک بیمارستان که در آنجا به دنیا و از دنیا می رویم متفاوت اند. به عبارت روشن تر از آنجا که در دیدگاه کلاسیک نیز, معماریحاصل ترکیب سه حوزه استحکام , سودمندی و زیبایی (فرم , سازه , عملکرد ) (حکایت , ساختار , آسایش) است خلاقیت نیز می تواند در هر یک از این سه لایه بروز یابد. یه عنوان مثال گاه در معماری سازه بنا به عنوان خلاقانه ترین بخش کار بروز می کند نظیر کارهای کالاتراوا یا پیانو و یا ممکن است فرم حرف اول را بزند نظیر کارهای گهری یا کوربوزیه و یا عملکرد نقش خلاقانه را ایفا کند همچون حل و فصل بهینه پلانهای پیچیده فرودگاه ها و این سه می توانند در یک پروژه نیز به منصه ظهور برسند.

علاوه بر این رابطه معماری به عنوان جزئی از اجزا شهر نیز نباید فراموش شود . یعنی این تنها استفاده کنند گان یا مالکین بنا نیستند که باید در محاسبات و رفع نیازهای مختلف زیبایی شناسی و آسایشی لحاظ شوند بلکه سایر ساکنین شهر که ممکن است از وجود یک بنا متاثر شوند نیز باید در نظر گرفته شوند. فرض کنید بناهای یک شهر هر یک به معماران توانا داده شود و هر معمار بنا به ایده ها و کانسپتی که در ذهن دارد به طراحی بپردازد. اگر چه هر یک از این اجزا ممکن است کاملا خلاقانه طراحی شده باشند اما جمع اجزا ممکن است به یک مجموعه بی شکل و بی هویت و فاقد وحدت و خوانایی مورد نیاز در یک محیط شهری منجر شود. به عبارتی خلاقیت در لایه شهر فدای خلاقیت در لایه تک بنا می شود. نمونه اش شهر برازیلیا است که اگر چه تک بنا ها ممکن است نوعی معماری خلاقانه محسوب شوند اما کل شهر به عنوان فضایی برای زندگی , کار و تفریح کسل کننده و فاقد خلاقیت شهرسازانه است. در ملبورن این امر کاملا مشهود است که اگر چه خانه ها همگی از چندین الگوی تکراری و مشخص استفاده می کنند و رنگ سفالهای بام و دیواره ها محدود به چند مورد بیشتر نمی شود اما ماحصل این معماری به نظر تکراری و نه چندان خلاقانه شهری است زیبا و دارای وحدت شکلی و فضایی. به علاوه امروزه دیگر پروژه های معماری محصول همکاری تیم های مختلف و انواع و اقسام رشته ها از تاسیسات و نور پردازی گرفته تا برنامه ریز شهری و معمار داخلی و طراح منظر است و محصول نهایی حاصل همکاری و هماهنگی خلاقانه این کار گروهی نیز هست نه صرفا تراوشات ذهنی یک فرد به نام معمار. همانطور در زمینه خلاقیت ها و اکتشافات علمی ممکن است امروز تصور کلاسیک دانشمند یا کیمیاگر که با حبس خود در لابراتوار و ترکیب چند عنصر به کشف جدیدی نائل می شود مضحک به نظر برسد کار معماری خلاقانه نیز تنها با حضور یک فرد ممکن نیست و می تواند با کار گروهی بارور تر شود.
خلاقیت و نو آوریمساله بعدی ریشه زبانی مفهوم خلاقیت یا Creativity است در واقع به خلق یا آفرینش یک چیز برمی گردد. خلق کردن با دو چیز همراه است. خلق چیزی که تا به حال وجود خارجی نداشته است و خلق بر اساس ترکیبات از پیش موجود. قبلا در پستی نوشته بودم که در تورات داستان آفرینش اینگونه نقل شده : و در آغاز خداوند آسمانها و زمین را آفرید. زمین بی شکل بود و تهی و تاریکی بر روی عمق استوار بود و روح خداوند بر سطح آب در حال حرکت بود و بعد از جدایی زمین و دریا ست که زمین شایستگی شکل پذیری را می یابد. ایجاد دو مکان دریا و زمین. پس آفرینش با خلق دو مکان است که آغاز می شود و سپس فرایند جداسازی آغاز می شود : روز از شب , تاریکی از روشنایی , آب دریاها . بنابر این آفرینش مکان از نا-مکان آغاز نمی شود. آفرینش نه از خلا آغاز می شود و نه به عنوان خلاء. در نگاه افلاطون جهان توسط Demiurge آفریده شد اما تفاوت این آفریننده با آفریدگار حکمت ارتودوکس مسیحی Ex nihilio در این است که وی جهان را از نیستی Nihil نیافریده بلکه به آشفتگی ماده سازنده جهان نظم بخشیده است. Demiurge یا Creator در cosmology افلاطون هنرمندی است که فرمهای جدید را خلق نمی کند بلکه فرمهای از پیش آماده را به مواد بی شکل تحمیل می کند. یعنی همانند کاری که یک صنعتگر با ماده خام انجام می دهد Craftsman . اینجاست که ارتباط ریشه ای کلمه Architecture با صنعتگر و صنعت ( تخنه یا-Techne تکنیک ) روشن تر می شود. متاسفانه شاید معادل ما برای کلمه Architecture یعنی معماری قیاس ریشه ای زبانی یکسانی را فراهم نکند زیرا این لغت بیشتر از مفهوم عمران و آبادانی گرفته شده است . این همان چیزی است که David Farrel krell از آن به عنوان tic-Talk نام می برد و به جای کلمه Architecture , معادل Archeticture را پیشنهاد می کند.

اما آیا لزوما هر نوآوری خلاقیت است یا آیا هر چیزی که خلق می شود باید نو باشد؟ مفهوم خلاقیت و مفهوم نوآوری یا چیز جدید آوردن بسیار با هم قرین اما یکسان نیستند. شاید بهتر باشد به جای نوآوری از واژه آشنایی زدایی استفاده کنیم چرا که در واقع مثل کلمه پست مدرنیسم که مدرن را در بطن خود دارد آشنایی زدایی نیز مفهوم گذشته , تکراری , از پیش موجود را در خود نهفته دارد. این امر در واقع کمک می کند که در مواجهه با یک بنا با مقایسه کدهای نا آشنا و با رجوع به حافظه بصری بیشتر با بنا در گیر شویم و از دیدن رگه های آشنا در آن لذت ببریم تا اینکه با بنایی روبرو شویم که هیچ ارتباط یا سبقه بصری در ما بر نمی انگیزد.

نکته دوم میزان و درجه و تفاوت خلاقیت در هنرهای سنتی و هنر مدرن است. پرواضح است که آهنگ تغییرات فرمی و الگو واره ها در معماری گذشته بسیار آرام تر بوده و در یک دوره طولانی دست خوش تغییرات اندکی می شدند حال آنکه امروزه سبکها با سرعت و شتاب بیشتری عوض می شوند و با اتکا به تکنولوژی و مصالح جدید دست معماران برای واقعیت بخشیدن به ایده هایشان باز تر است. اما در همان معماری با ضرب آهنگ آرام معماران دست به خلاقیتهایی می زدند که تنها با بررسی متوالی و مقایسه با سایر دوره ها می توان به این نوآوری ها –یا بهتر است بگوییم آشنایی زدایی ها- پی ببریم. نمونه اش مسجد آقا بزرگ کاشان است که معمار در این بنا مجموعه ای از عناصر آشنای گذشته نظیر حیاط-ت , بادگیر , وارد کردن احجام سه بعدی در نمای دو بعدی, اختلاف سطح و .... را خلاقانه همچون سمفونی زیبا ترکیب کرده است
.
Problem Solving
مساله بعدی ارتباط خلاقیت با حل مساله Problem solving است.
به عبارتی برای برخی خلاقیت به معنی مطرح کردن یک مشکل و بعد یافتن بهترین راه حل برای رفع آنست. هر چه این راه حل بهتر و جامع تر مشکل را حل کند خلاقانه تر به حساب می آید. اما مساله این است که اینجا یک دور کذایی وجود دارد.اولا معماری بر خلاف هنرهای زیبا که در آن مشکل را ذهنیت هنرمند به عنوان یک مفهوم انتزاعی خلق می کند با مشکلاتی دیگری نیز روبروست که کاملا بیرونی و ملموس اند. مشکلاتی نظیر اقلیم , عملکرد , ترافیک , سر و صدا, سازه , دید و...

پاسخی که معمار حل بهینه این مشکلات می یابد می تواند به عنوان محکی برای خلاقیت به کار رود. به عبارتی ممکن است که طرحی که یک معمار برای ساخت یک بنای جدید در یک بافت تاریخی ارائه می کند چیز بارز و چشم بر انگیزی نباشد اما خلاقیت معمار در برخورد با متن و زمینه بنا نهفته باشد.ثانیا تعیین اینکه مشکل یا مساله اصلی معماری چیست بستگی به مورد دارد. اینجاست که مشکل بر سر مثلا معماران فرمالیست با عملکردگرا یا مفهوم گرا پیش می آید. از نظر گروهی خانه ماشینی برای زندگی است و اگر بنایی در همین حد به نیازهای ساکنین پاسخ دهد رسالتش را به انجام
رسانده است. برای برخی خانه فراتر از این و جایی برای باشیدن یا سکونت است. در نتیجه خلاقیت نیز نسبی تعریف می شود.
خلاقیت و آموزش معماری

در این زمینه فکر می کنم در دسترس ترین مرجع در ایران کتاب بوطیقای معماری آنتونیو آنتونیادس باشد که درآن نویسنده این ذهنیت را که خلاقیت امری موروثی و منحصر به فرد که قابل انتقال هم نیست به چالش می کشد و به ارائه روشهای مختلف برای پرورش قوه خلاقیت در دانشجویان , تعریف تقلید و انواع ان در معماری , ارتباط معماری با سایر هنرها و .. می پردازد.
کلام آخر

فرم , عملکرد , شهر, مفهوم , حکایت Narrative , ساختار , مصالح , بازیهای فضایی, ....... همه و همه میدانهایی برای بروز خلاقیت می باشند و این فردیت هنرمندان و نیز نوع بنا و مناسبات اجتماعی-مکانی است که تعیین می کنند کدامیک بهینه تر می توانند پاسخگوی این حیاتی ترین ویژگی معماری باشند.

باغ بهشت بریتانیا


باغ بهشت بریتانیا



پارک و باغ وحش

باغ بهشت از مهمترین پروژه های ساختمانی هزاره و همچنین یکی از بزرگترین گلخانه های جهان است که مکانی برای نمایش وابستگی انسانها به گیاهان و گوناگونی بسیار زیاد آنها می باشد.

  (Nicholas Grimshaw) معمار: نیکولاس گریمشاو 

مکان: سنت آستل (St. Austell) ، کورن وال (Cornwall) ، انگلستان

تاریخ آغاز ساخت پروژه: ژانویه سال 1996 میلادی

تکمیل فاز نخست: عید پاک سال 2000

پایان کلیه مراحل ساختمانسازی: عید پاک سال 2001

سبک: تکنولوژی برتر (High Tech)

مساحت: 23 هزار متر مربع 

باغ بهشت که در ماه مارچ سال 2001 گشایش یافت، به گونه ای برنامه ریزی شده بود تا به یکی از مهمترین جاذبه های جهانگردی مبدل شود. در واقع، حتا پیش از گشایش رسمی، پروژه مورد بازدید کثیری از مردم علاقمند سراسر جهان واقع گردید.


 

 

سرچشمه باغ بهشت :


پروژه بهشت زاییده تفکر تیم اسمیت بود که هم اکنون مدیر اجرایی باغ بهشت است. در سال 1995 وی با کمک معماری محلی بنام جاناتان بال اقدام به برآورد هزینه پروژه کردند که حاصل، بودجه ای معادل 86 میلیون پوند برای احداث چنین باغی بود.

ایده پروژه بهشت، ساده بود: خلق مکانی توریستی در سطح کلاس جهانی که بازگوکننده داستانهایی انسانی از وابستگی انسانها به گیاهان باشد، به ویژه می بایست این مکان به گونه ای تدارک دیده می شد تا علاوه بر اینکه بصورت نمایشی جذاب جلوه گر شود، به اندازه کافی بلند و مرتفع باشد تا درختان سر به فلک کشیده جنگلهای پر باران در آن جای گیرند، همچنین به میزان لازم وسیع و عریض باشد تا بتوان پوشش گیاهی مدیترانه ای را بصورت پرتگاههایی مصنوعی در آن قرار داد؛ به راستی که باغ بهشت برازنده لقب هشتمین عجایب جهان است.



 

 

سایت :


یک گودال عمیق رسی خارج از سنت آستل برای اجرای پروژه، ایده آل بود، چراکه هم مجموعه را در مقابل باد محافظت می کرد و هم در بخش جنوبی آن صخره ای سنگی وجود داشت که برای دریافت نور خورشید مناسب بود.

ایده طرح بر مبنای خلق مجموعه ای عظیم از “گلخانه ها” بود که در زمین شیبدار بخش جنوبی، یعنی جایی که صخره قرار داشت، برپا می گشت و باید یک کلکتور خورشیدی و سیستم بانک گرمایی با ذخیره سازی 24 ساعته در آن مکان مهیا می گشت. سطح شیبدار جبهه شمالی نیز باید جهت مزرعه هایی پلکانی با نمایشهایی تندیس گونه آماده سازی می گردید.

گرچه، سایت کامل و بدون عیب و نقص نبود: شکل مخروطی آن در مقابل سیل و طوفان بسیار آسیب پذیر بود، خاک مناسبی نداشت و زمین ناپایدار بود. این مسایل تماماً توسط معماران، مهندسین و متخصصان باغبانی در نظر گرفته شد، اما برای اجرای این پروژه نسبت به دیگر نقاط برتری داشت، بنابراین انتخاب گردید؛ در واقع موانع اصلی با همکاری و اشتیاق گروه همکاران پروژه از سر راه برداشته شدند.


 

 

طراحی :


مفهوم کلی، خلق تجربه ای نو بود که باید بازدیدکنندگان را با پیش بینی، شور و هیجان و شگفتی مواجه می کرد - منظره سازی و معماری باید این تصور را بوجود می آوردند.

دو نمونه محیط داخلی وجود داشت، یکی برای گیاهان نواحی مرطوب استوایی و دیگری جهت پوشش گیاهی آب و هوای گرم و معتدل؛ در تکمیل این دو، باغی بیرونی با محیطی وسیع برای گیاهان مناطق سردسیر در نظر گرفته شد.

سازه های درونی که تشکیل دهنده گلخانه هایی عظیم بودند،“بیوم” نامگذاری گردیدند که در منطقه شیبدار جبهه جنوبی گودال رسی ساخته شدند تا جلوه ای طبیعی به گیاهان ببخشند.

در ابتـدا تصمیم بر آن شد که دو بیـوم با ساختاری فلزی و شیشه ای ساخته شود و سازه سقف پایانه بین المللی واترلو در لندن به عنوان الگو برای آن دو انتخاب گردید. بنابراین از طراح پایانه یعنی دفتر معماری نیکولاس گریمشاو و همکاران در جهت تحقق این تفکر، برای همکاری دعوت به عمل آمد.

وجود درختان سر به فلک کشیده، باعث جلوگیری از رسیدن نور طبیعی خورشید به دیگر گیاهان می شد و این باعث می گردید تا گیاهان بخاطر برخورداری از نور خورشید به صورت غیر طبیعی رشد نمایند.

متخصصین سازه های فضایی پیشنهادی مناسب ارایه دادند: در قانون ژئودوزیک، اجزا در سطوحی صاف برای ایجاد فرمی منحنی به یکدیگر پیوند می خورند. یک خط ژئودوزیک، کوتاهترین فاصله بین دو نقطه در سطحی منحنی است و باعث ایجاد طرحی برای فرم آزاد و پابرجا می شود.

صاحب تفکر گنبد ژئودوزیک، معمار آمریکایی، ریچارد باکمینستر فولر (Richard Buckminster Fuller) بود، کسی که بزرگترین گنبد را در پاویون ایالات متحده در نمایشگاه جهانی (Expo) سال 1967 مونترآل کانادا با قطری معادل 250 فوت (76 متر) ایجاد کرد.

متخصصین سازه های فضایی مرو، دفتر معماری نیکولاس گریمشاو و همکاران و مهندسان سازه، آنتونی هانت و شرکا با همکاری یکدیگر بر روی نحوه تقاطع مجموعه ای از گنبدها کار کردند. آنها پی بردند که شیشه بسیار سنگین، انعطاف ناپذیر و خطرناک برای کاربردی اینچنینی است و همچنین دریافتند که “اتیل تترا فلوئور اتیلن” (ETFE) که فلوئور پلیمری با ویژگیهای کششی مناسب است، برای کاربرد در این پروژه، راه حل خوبی است. به علاوه، مقاوم و سبک وزن است (وزنی معادل یک درصد همان ابعاد شیشه دارد) و شفافیتی بالا برای عبور اشعه مـاوراءبنـفش دارد؛ETFE در مقـابل نور خـورشید فـرسایش نمی یابد و خاصیت عایقی بهتری نسبت به شیشه داراست. همچنین قابل بازیافت بوده و نیز مقاومتی معادل چهارصد برابر وزن خود دارد.

گرچه در برابر ایجاد سوراخهای سطحی حساس است، اما به سادگی با استفاده از نوارهای ETFE می توان آن را تعمـیر نمود. ورقه های ETFE بیش از بیست سال در باغ وحش بورگرز هلند پابرجـا مانده است. تصمـیم بر ساخت گرفـته شد؛ بیوم ها باید با ورقه های 3 یا 4 لایه ای ETFE پوشش می یافتند.



 

 

ساختمان:

 

در ابتدا، جداره های گودال را که بسیار ناپایدار بودند، با زاویه ای مناسب و ایمن برش دادند و لبه هایی تراس مانند ایجاد کردند. دو هزار تخته سنگ که تعدادی از آنها 40 فوت (12 متر) طول داشتند به سمت جداره ها رانده شدند تا مجدداً مورد استفاده قرار گیرند و در آنجا ثابت گردیدند.

فونداسیونهای بیوم ها در پایین و بالای دیواره های گودال با 5/6 فوت (2 متر) عرض، 5 فوت (5/1 متر) ضخامت و 2800 فوت (858 متر) طول گسترانیده شدند.

بیوم ها با جرثقیلی ترکیبی (ایستا و متحرک) و داربست برپا گشتند. داربستهای 192 فوتی (5/58 متری) ساخته شدند که بلندترین سازه داربستی جهان تا آن زمان بودند.

داربستها همچنین رکورد بزرگترین حجم سازه را با 9/6 میلیون فوت مکعب (195600 متر مکعب) شکستند. درصورتیکه اجزاء به دنبال یکدیگر در خطی مستقیم قرار می گرفتند، خطی به طول 230 مایل (370 کیلومتر) ایجاد می کردند.

دو بیوم بوسیله لینک که ساختمانی با سقفی پوشیده از چمن است و ترکیبی زیبا با مناظر اطراف خود پدید آورده، به یکدیـگر متـصل شـده اند و این احساس را بوجود می آورند که بیـوم ها از زمین روئیده اند.

گروه طراحی تمایل داشت که فضایی سبز در مرکز گودال ایجاد شود و مسیری برای بازدیدکنندگان بوجود بیاید تا سایت دلپذیرتر جلوه گر گردد.

تغییرات در وضعیت طبیعی زمین با ایجاد فضاهایی صمیمی مانند “وایلد کورن وال” و مجسمه هایی غیر معمول که دارای معنای خاصی می باشند، ایجـاد شد و از وضعیت پیشـین گودال، تنها خاطره ای برجای ماند. مسیرها و شیبراههای پیچدار، تصاویری زیبا از منظره سازی توسکانی پیش چشم بازدیدکنندگان پدید می آورند.

فضاهای معـماری، تنـها حدود یک چـهارم سـایت را به خود اختصاص می دهند، بقیه سایت شامل بخشهایی است که هریک مفهوم خاصی دارند و به میـزان قـابل توجـهی از گیـاهان منطقه معتدل و تنـدیس های طـراحی شـده توسط مشاورین کاربرد زمین پوشیده گردیده اند.



جزوه آموزشی پرسپکتیو


جزوه آموزشی پرسپکتیو  یک نقطه ای / دو نقطه ای  و  سه نقطه ای  را با حجم 1.268 kb  از اینجا دانلود کنید